نمی تونستم داستان واقعی رو تعریف کنم و مثل گذشته ها  نبودم که از تحمل قایم کردن غصه هایی که بقیه بهم دادن، ناراحت نشم. بله متاسفانه ناراحت شدم.

یادداشت کردن اون خاطره خیلی برام سخت بود ولی گفتم شاید دلخوریم از خودم کم تر بشه که فایده ی چندانی نداشت. ولی باید یه جا می نوشتمش مبادا یادم بره من تنها هیولای جمع نبودم. حتی فقط یه جوجه هیولا بودم. 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها